روانشناسی و مدیریت

نظر

متأسفانه اغلب آدم‌ها در خانواده و جامعه‌ای بزرگ‌شده‌اند که با افکار و ذهنیت خیلی نرمالی رشد نکرده‌اند. یعنی ذهن ما تربیت‌نشده برای فراوانی، خوشبختی، مثبت اندیشی، تسلیم نشدن، متوکل بودن، شاد بودن و ثروتمند بودن (و این یعنی اینکه خدای کرده و خدای‌ناکرده اغلب ما غیر نرمال هستیم!)

به همین دلیل اندرو متیوس کتاب راز شاد زیستن را می‌نویسد.
به همین دلیل ناپلئون هیل کتاب بیندیش و ثروتمند شو را می‌نویسد.
به همین دلیل رولف دوبلی دو کتاب مشهورش درباره شفاف اندیشیدن و خوب زیستن نگاشته شده است.
این‌همه روانشناس مثبت‌گرا و باباشون مارتین سلیگمن اومدن بگن که آقا جان ذهن اغلب تون داغونه و باید تو مکتب ما ترمیمش کنید.
واقعیت هم همینه.

تمام دنیا (مخصوصاً ایرانی‌ها)افکار و باورهاشون محدودکننده و غیر الهی است. به‌عنوان‌مثال تمام ادیان و خصوصاً قرآن عزیز بارها و بارها میان میگن که:
شادباش و ترسی تو وجودت نباشه.
بعد می‌بینیم که بالای 90% آدم‌ها نه شادند و نه شجاع.
بعدش آقامون محمودخان معظمی حق داره که کلاس شادباشید و ثروتمند شوید بذاره
یا ورد زبونش این باشه که بترس اما اقدام کن!

قرآن صراحتاً میاد میگه: مؤمنان کسانی اند که نه غم دارند و نه می‌ترسند (لا خوف علیهم ولا یحزنون) حالا الله‌وکیلی به خودت نمره بده از 1 تا 10 چقدر شادی و چقدر ترس تو وجودته؟ من به شادی خودم 7 میدم (تازه الآن که رسالتمو پیدا کردم وگرنه قبلاً شاید عددش 3-2 بود) و به ترس وجودم هم نمره 9-8 میدم این یعنی ازنظر قرآن الفاتحه مع الصلوات!

مستر استاد! با چه دلیلی میگی ذهنیت اغلب آدم‌های دنیا مشکل داره؟ آمار گرفتی یا داری رو هوا یه چیزی را می پرونی؟ آزمایشگاه جامعه‌شناسی و مردم‌شناسی داری؟

واقعیت آینه که من نه وقتشو دارم و نه سوادشو که بخوام این‌جوری با فکت علمی اثبات کنم که ذهنیت اغلب مردم دنیا نیاز به یه کد نویسی مجدد داره و با دو سه تا دیباگ درست نمیشه. اما از روی وضعیت کنونی و خروجی زندگی آدم‌ها میشه این قضیه را ثابت کرد.

ما آفریده شدیم برای سلامتی کامل، ثروت، شادی، عدم نگرانی و اضطراب، آرامش و یقین و زندگی پر از لذت و خوشبختی
ولی الآن ببینید مردم تو چه وضعین! ازلحاظ ثروت که بالای 80% مردم نه‌تنها ثروتمند نیستند بلکه گاها تا آخر عمرشون دغدغه پول‌دارند. ازلحاظ سلامتی روح و روان برید یه چرخی بین مردم بزنید و با چند نفر رندوم هم‌کلام بشید تا بفهمید روان شون چقدر پریشونه! ازلحاظ شادی و اعتمادبه‌نفس، برید آمار مد و صنعت آرایشی را در بیارید.
ما برخلاف آموزه‌های صریح قرآن، نه شادیم و نه متوکل. بلکه بسیار هم ناشاد و ناسپاسیم و صدالبته مشرک (مقاله شرک خفی را ببینید)

و تمام این‌ها زمانی درست می‌شود که ذهنیت مون را درست کنیم. می‌خواهید ببینید ذهنیت تون الآن چقد درسته و چقد نامیزون، یه نگاهی به حساب بانکی، حساب عاطفی و حساب شادی و عشق تون بندازید وضعیت چطوره؟ به همون نسبت ذهن تون رشد یافته است یا رشد نایافته.

از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی   بیرون ز تو نیست آنچه در عالم هست.

 

گر خدا نعمت دهد اندازه فکرت دهد.

خب تا الآن یه ابزار خیلی عینی و ملموس بهتون یاد دادم.

  • حساب بانکی‌ات سبکه = ذهنیت مالیت سبکه
  • رابطه هات داغونن = ذهنیتت داغونه
  • همش بلا سرت میاد = ذهنیتت بلاخیزه!
  • جسمت بیماره = ذهنت بیماره (پذیرش این‌یکی خیلی سخته. کتاب شفای ذهنی لوییز آل هی را بخونید)
  • بیزینست کوچیکه = خودت آدم کوچیکی هستی مگر اینکه تعمداً نخوای بزرگش کنی

فراموش نمی‌کنم آن گفته پیشکسوت تئاتر را که فرمود :
نقش‌های کوچک وجود ندارد، آنچه وجود دارد بازیگران کوچک هستند.

خب تا اینجا فهمیدیم که بالابریم پایین بیاییم ماست نیست بلکه همش زیر سر این ذهنه!
حالا وقتشه به یه سؤال جواب بدیم

چی میشه که ذهن هامون این‌جوری میشه؟

پاسخ اینه که خیلی چیزها مقصرند تو این مورد

1-پدر و مادر و خانواده
2-دوستان و اطرافیان و فامیل
3-معلمان و آموزگاران و سیستم آموزش‌وپرورش
4-رسانه‌های جمعی (تلویزیون، ماهواره، روزنامه، مجله، سایت‌ها و کتاب‌ها)
5-برداشت نادرست ما از مذهب
6-فرهنگ جمعی و سنت‌ها و ضرب‌المثل‌ها
7- هر چیزی که به ما ورودی بدهد (بصری، سمعی، لامسه و هر اینپوت دیگری)

از هر کدوم یه مثال می‌زنم:

1-تو خانواده‌ای که سیستم پدرسالاری هست و عقیده آینه که زن درجه دوئه فرزندان با این ذهنیت بزرگ می شن و خودشون گند می‌زنند در آینده به روابط شون، مگر اینکه ذهنیت شونو تغییر بدن.

2-اگر غالب دوستای اطرافت دنبال سیگار و گیم و بی‌مصرفی باشن تو هم احتمال قریب به‌یقین یکی عین اونها میشی، اگر دوستات درسخون باشن باز هم احتمالاً شبیه اونا میشی.
کمال هم‌نشین و زوال هم‌نشین هر دوش در ما اثر می کنه.
جیم ران کبیر را که یادتون هست: شما میانگین 5 نفری هستی که بیشترین وقتت (ذهنت) با اوناس.

3-معلم قهرمان دانش‌آموز یا دانشجوشه (زمان ما که این‌طور بود!) و خواه‌ناخواه خیلی از افکار ما متأثر از مربیان و معلم هامون هست. جالبه یه کتاب می خوندم که می‌گفت بسیاری از افرادی که دانشجوی تربیت دبیری شدن به خاطر این بوده که یک یا دو معلم خیلی خیلی خوب داشتن و از اونجا تصمیم گرفتن این شغل را انتخاب کنن.

4-بسیاری از آموزه‌های تلویزیون و فیلم‌ها و حتی کتاب‌ها مضر و سمیه. علت اش خیلی واضحه چون اون کتاب و فیلم یه نویسنده داره که آدمه و خب آدم‌ها اغلب شون باورها و افکار غیر الهی دارن.یادمه همین کتاب خوب زیستن رولف دوبلی را یکی از اساتید به‌شدت نقد می‌کرد و می‌گفت بسیار کتاب بیخودیه (البته استدلال داشت نه اینکه فقط بگه کتاب بیخودیه)

5-برداشت نادرست ما از مذهب
مذهب می‌گوید فقر نکبت است و ما برداشت می‌کنیم فقر خوب است
مذهب می‌گوید مؤمن شاد است و ما برداشت می‌کنیم که حزن خوب است.
مذهب خیلی چیزهای بجا و صحیحی می‌گوید و ما خیلی چیزهای دیگر برداشت می‌کنیم.

6-درباره فرهنگ جمعی اجازه بدید چند تا ضرب‌المثل را بررسی کنیم.
دوست خوبم جناب آقای صادقی کتابی نوشته که شامل نقد و بررسی صدها ضرب‌المثل فارسی است که تاریخ‌مصرفشان گذشته و نه‌تنها صحیح نیستند بلکه بسیار سمی نیز هستند. چندتایش را برایتان گلچین کرده‌ام.

برخی ضرب‌المثل‌های سمی و جایگزین مثبت برای آنها (خیلی زیاده حالشو نداشتید قرمز ها را بخونید!)

1- خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو = در دنیای پر رقیب نباید مثل همه بود.
2- شتر در خواب بیند پنبه‌دانه = تصور و تجسم برای موفقیت لازمه
3- آرزو بر جوانان عیب نیست = با تلاش و پشتکار آرزو بر هیچ‌کس عیب نیست.
4-از آن نترس که‌های و هوی دارد از آن بترس که سربه‌تو دارد=نه از اون بترس که‌های و هوی دارد نه از اون بترس که سر به تو دارد.
5- از هرچی بدم اومد سرم اومد= از هر چی خوشم اومد سمتم اومد.
6- اگر برای من آب نداره برای تو که نون داره = اگر برای من آب نداره خداروشکر برای تو نون داره.
7- با دعای گربه سیاه بارون نمی باره = با دعای حتی گربه سیاه هم ممکنه بارون بباره
8- باهردستی بدی با همون دست پس می‌گیری = با یک دست بدی با دو دست پس می‌گیری.
9- با یک گل هم بهار شروع میشه
10- پایین پایین جاش نیست بالا بالا راهش نیست = پایین پایین جاش هست با تلاش بالا بالا هم راهش هست.
پول جن است و ما بسم الله = پول را بافکر باید جذب کرد با یک بسم الله.
11-پولش از پارو بالا می ره = لطفش از پارو بالا می ره.
12-تا مرد سخن نگفته باشد عیبش برطرف نشود.
13- تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها = چه باشد چه نباشد چیزکی، مردم بگویند چیزها
14- تخم مرغ دزد، شتر دزد میشه = تخم مرغ فروش، شتر فروش میشه
15- ترسم بروی و به کعبه نرسی ای اعرابی = بهتر ز نشستن است ای اعرابی
16- ترک عادت بد موجب مرض نیست
17- تیری در تاریکی انداختن بهتر از دست روی دست گذاشتن.
18- جواب ابلهان داناییست.
19- جیبش تار عنکبوت بسته = مغزش تار عنکبوت بسته
20- چوب خدا صدا نداره = لطف خدا صدا نداره.
21-چو فردا شود فکر فردا کنیم = ب امروز فکر امروز و فردا کنیم.
22-چیزی بارش نیست =هرکسی چیزی بارش است.
23-حرف حق تلخه = حرف حق چون بدموقع و نامناسب بگویی تلخ است.
24-حرف حساب جواب نداره = حرف حساب عمل داره.
25- حسنی به مکتب می‌رفت جمعه هم می‌رفت.
26-حرف‌های گنده‌تر از دهنش می زنه = حرف‌های بزرگ فکرهای بزرگ می خواد نه دهان بزرگ
27-خربزه می‌خورم با مسئولیت پای لرزش هم میشینم.
28-خواب زن چپه = خواب نادان چپه
29-خودم کردم که احسنت بر خودم باد
30-دو صد ایده چون نیم اقدام نیست.
31-دیگی که برای من نجوشه سر سگ در آن بجوشه = دیگی که برای من نجوشه ان شالله به خیر مردم بجوشه.
32-عاقل چو عاقل بیند خوشش آید.
35-راه باز است و جاده دراز = راه موفقیت باز است، اما رهرو کم.
34-سالی که نکوست از نگاهت پیداست.
35-سرش بوی قرمه سبزی میده، سرش بوی تغییر و پیشرفت می ده.
36-سنگ بزرگ زدن، فکر بزرگ می خواد.
37-عاقبت فقیر زاده فقیر است مگر با موفقان هم نشین شود.
38-عدو شود سبب خیر، گر خدا خواهد= گر خدا خواهد همه چیز و همه کس سبب خیر شود.
39- عقل که نباشد جان در عذاب است = عقل که نباشد همه در رنج و عذابند.
40-کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من =کس بخارد پشت من جز ناخن انگشت من
41-از گاو پیشونی سفید شدن نترس (مزیت رقابتی و گاو بنفش در کسب و کار)
42-مال دنیا وبال آخرته = مال دنیا بال آخرته
43-مرغ همسایه غازه =مرغ همسایه هم غاز نیست.
44-مرگ خوبه اما برای همسایه = شادی خوبه اما برای همه
45-نه پشت دارم نه مشت = با توکل و تلاش هم پشت دارم هم مشت
46-نه سر پیازم نه ته پیاز = آدم مسئولیت پذیر هم سر پیازه هم ته پیاز
47-هر چه دلم خواست و خدا خواست همان شد.
48-همه سر و ته یک کرباس نیستند.

می‌بینید گاها ضرب المثل هایی که عین نقل و نبات استفاده می‌کنیم و آنها را به عنوان یک گزاره مطلق و صحیح پذیرفته‌ایم چقدر مخرب هستند و باورهای غیر الهی در ما ایجاد می‌کنند. پس بپذیریم که ذهنمون را باید از نو کدنویسی کنیم.

تا الان فهمیدیم که:

1-دنیای بیرون ما آینه دنیای درون ماست. اگه دماغ من 2  ایکس لارجه نباید آینه را بشکنم باید دماغمو عمل کنم.
2-اینپوت هایی به شکل گفته، نوشته، شنیده و … دنیای درون ما را آجر به آجر می‌سازد.
3- باید این آجرهای پوسیده را بیرون بکشیم و آجرهای سالم جایگزین کنیم و بدیهیه که این فرایند درد دارد.

 

خب سؤال مهم اینه که چه جوری این آجرها را جایگزین کنیم، چقدر زمان می بره و از کجا بدونم کارمو دارم درست انجام میدم:

ادامه دارد….

 

حسن شیرمحمدی